سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب روز
 
قالب وبلاگ



مسئول ثبت نام به قد و بالایش نگاه کرد و گفت: دانش‌آموزی؟

- بله

- می‌خواهی از درس خوندن فرار کنی؟

ناراحت شد. ساکش را گذاشت روی میز و باز کرد.

کتاب‌هایش را ریخت روی میز و گفت: « نخیر! اونجا درسم رو می‌خونم ».

بعد هم کارنامه‌اش را نشان داد. پر بود از نمرات خوب.

هم مداح بود هم شاعر اهل بیت.

می گفت: « شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود؟»

بعد شهادت وصیت نامه اش رو آوردند. نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم.

سراغ قبر که رفتند دیدند که برای هیکلش کوچیکه.

وقتی جنازه ش اومد قبر اندازه اندازه بود، اندازه تن بی سرش!


[ چهارشنبه 92/5/16 ] [ 8:23 صبح ] [ محمد رضا آزادبری ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

دانلود نرم افزارهای رایگان موبایل new free softwar Mobil download
آخرین مطالب
لینک های مفید
اخبار
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 555932
ویزا کارت مجانی